کوچ بلاگ-وبلاگ کوچ نهارجان-در بلاگفا

ساخت وبلاگ
شبی که محمد (ص) در غار حرا به رسالت رسید بر وی چه گذشت ؟---غروبی سخت دلگیراست ومن ، بنشسته ام اینجا، کنار غار پرت وساکتی ، تنها که می گویند : روزی ، روزگاری ، مهبط وحی خدا بوده است ، ونام آن ((حراء))بوده است واینجا، سرزمین کعبه وبطحاست... وروز، از روزهای حج پاک ما مسلمانهاست. برون از غار زپیش روی وزیرپای من ، تاهرکجا ، سنگ وبیابانست. هوا گرم است وتبداراست اما می گرایدسوی سردی، سوی خاموشی. وخورشیداز پس یک روز تب ،در بستر غرب افق ،آهسته می میرد.. ودر اطراف من از هیچ سویی ، رد پایی نیست ودور من ، صدایی نیستفضا خالی است وذهن خسته وتنهای من ، چون مرغ نوبالی ،-که هردم شوق پروازیبه دل دارد- کنارغار ،از هرسنگ، هر صخره پرد بر صخره ایدیگر..ومی جوید به کاوشهای پی گیگیری، نشانیهای مردی را - نشانیها،که شاید مانده بر جا ،دیر دیر: از سالیانی پیش_ ومن همراه مرغ ذهن خود،در غار می گردم.وپیدا می کنم گویی نشانیها که می جویم: همانست، اوست! کنار غار ، اینجا ،جای پای اوست،می بینم ومی بویم توگویی بوی اورا نیز همانست ، اوست:یتیم مکه ،چوپانک،جوانک،نوجوانی از بنی هاشم وبازرگان راه مکه وشامات(امین)، آن راستین، آن پاکدل ، آن مرد، وشوی برترین بانو:(خدیجه)نیز ، آنکس کوسخن جز حق نمی گوید وغیر از حق نمیجوید وبتها را ستایشگر نمی باشد واینک : این همان مردابرمرد است (محمد) -ص- اوست این شعر ادامه دارد که ادامه ی آن درفرصتها ی بعدی به نظر کاربران خواهد رسید---پیام درد انسانهای قرنم را زمن بشنو پیام تلخ دختربچگان ،خفته اندر گورپیام رنج انسانهای زیربار،وزآزادگی مهجور پیام آنکه افتاده کوچ بلاگ-وبلاگ کوچ نهارجان-در بلاگفا...
ما را در سایت کوچ بلاگ-وبلاگ کوچ نهارجان-در بلاگفا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mha331o بازدید : 8 تاريخ : شنبه 18 فروردين 1403 ساعت: 19:23